ای آسمان دوباره دلــــــم بی نوا شده

از بس که گریه کرده به غم مبتلا شده


آری دلـــــــــم به حال خودم گریه میکند

زیرا بر او ز هر کس و نا کس جفا شده


با نــــــــام دوستی همه خنجر براو زدند

بر سر نشسته خاک و به جانش بلا شده


مهر و محبتی ز کسی هیچ او ندید

گفتم بگویمت که بدانی چه ها شده


قلب شکسته ای دگرش صبر بهر چیست؟

ای آسمان دوباره دلــــــــــــم بی نوا شده